آهنگ بی کلام کیو کیو بنگ بنگ از گوگوش (پلی بک کیو کیو بنگ بنگ از گوگوش)
برای مشاهده آرشیو کامل آهنگهای بی کلام گوگوش اینجا یا روی عکس کلیک کنید.
توجه : ميتوانيد قبل از خريد ، دموی آهنگ مورد نظر را از طريق موزيک پلير گوش دهيد
بعد از شنيدن و مورد پسند واقع شدن، با اطمينان کامل اقدام به خريد نموده و بلافاصله دانلود کنید.
تمامی پرداختها از طريق درگاه پرداخت امن شاپرک (بانک مرکزی ايران)
انجام ميگيرد و کليه مبالغ پرداخت شده قابل پيگيری ميباشند.
در صورت نياز ميتوانيد به راهنمای خريد مراجعه نماييد.
کیو کیو بنگ بنگ
قيمت 15000 تومان
متن آهنگ کیو کیو بنگ بنگ از گوگوش
♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫
صلات ظهر مرداد ، هوای پخته ی منگدوتا بچّه ی بی خواب ، ته يه کوچه ی تنگبا يه تفنگ چوبی ، يه تير کمون يه مشت سنگميرفتيم جنگ دشمن، (come on) کيو کيو بنگ بنگچقدر سرخ پوست کشتيم ، تو اون کوچه ی بن بستچه فصل ساده ای بود ، برادر خاطرت هست؟همه سرگرم بازی ، همه بی خبر و شادکسی از روز غصه ، خبر اصلاً نمی دادهوای بچگی ها ، بهار مهربونیگذشت و ما رسيديم ، به فصل نوجوونی
خونه ها تاریکن، طاقها شکسته ست)تفنگهاي حقيقی ، برادرهای دلتنگببين گردش چرخو، باز هم کيو کيو بنگ بنگشبي صد دفعه مردیم ، تو اون کوچه ی بن بستچه فصل وحشتی بود ، برادر خاطرت هست؟
کیو کیو بنگ بنگ، کیو کیو بنگ بنگ، کیو کیو بنگ بنگ
♫♫♫
شبای خوش جمعه، شبای سينما بودستاره ی فرنگی ، چراغ راه ما بوديکی آواز می خوند ، مثل الويس پريسلیيکی جيمز دین می شد ، واسه زهرا و ليلیچه بوسه ها گرفتيم ، تو اون کوچه ی بن بستکتک هم خوب خورديم ، برادر خاطرت هست؟♫♫♫
بهار بود و هنوزم ، شب جيک جيک مستونهنوزم پرده ها بود ، رو صورت زمستونگذشت اون شب روشن ، شب ستاره و ماهرسيد نسل من و تو ، به اولين بزنگاهبزنگاه بدی بود ، چهل سوی پر آشوبنه يک همدرس دانا ، نه يک همسفر خوبيکيو باد می برد ، پی ميراث شرقیيکيو آب می برد ، به مغرب ترقیچقدر ممنوعه خونديم ، تو زير زمين بد بوهمش بحث و جدل بود ، سر پيام شاملوتو پيچ پيچ شب ما ، قيامت بود و غوغايکی خمار انگلز ، يکي نشئه ی بوداتو مسجد شاعر چپ ، تو کافه مؤمن مستعجب سرگيجه ای بود ، برادر خاطرت هست؟♫♫♫
هنوز شبای جمعه ، شبای سينما بودتب تند گوزنها ، تو کوچه های ما بود(گنجيشکک اشی مشی ، لب بوم ما نشين)به يادم هست که يک روز ، همه جسور و شير دلشديم آرتيست اول ، تو فيلم حق و باطلموتور، شبنامه، چاقو ، رفيق مترقیزن نيمه برهنه ، توی حجاب شرقیهوای شور و شر بود ، تو اون کوچه ی بن بستيکی گلوله می خورد ، يکی قدّاره می بستهمه شيفته و سر مست ، تو رؤيا مونده در بستچه خوابها که نديديم، برادر خاطرت هست؟♫♫♫
ديگه يادی ندارم ، از اون جيک جيک مستونبهار مرد و زمين رفت ، به رؤيت زمستونشکست کشتی مهتاب ، تو گل موج هيولاستاره بود که می رفت ، به قعر شب درياديگه سکوت تار و کمونچه ی شبانهحقيقت بود حقيقت ، نه فيلم بود نه ترانه(کوچه ها باریکن ، دکونا بسته ستخونه ها تاریکن، طاقها شکسته ست)تفنگهاي حقيقی ، برادرهای دلتنگببين گردش چرخو، باز هم کيو کيو بنگ بنگشبي صد دفعه مردیم ، تو اون کوچه ی بن بستچه فصل وحشتی بود ، برادر خاطرت هست؟
♫♫♫
گذشت اون فصل و ما هم ، گذشتيم با دل سردمثل غبار اندوه ، سوار باد ولگرداز اين گودال به اون گود ، از اين چاله به اون چاهسفر کرديم رسيديم ، به آخرين بزنگاهرو خاک سست غربت ، نشستيم تلخ و سنگينيکی افتاده از دل ، يکی افتاده از دينتو اين غربت بيمار ، تو اين بی راهه ی تارنه يک راه بلدی بود ، نه يک قافله سالارگم و گور رفته از دست ، تو اين بهشت سرمستچه دوزخی چشيديم ، برادر خاطرت هست؟♫♫♫
صلات ظهر مرداد ، هوای پخته ی منگدو بچه ی مهاجر ، تو یک اتاقک تنگبا یه دکمه یه مشت سیم ، یه جعبه نور خوشرنگنشستن گرم بازی ، (come on) کیو کیو بنگ بنگبازم کیو کیو بنگ بنگ ، هنوز کیو کیو بنگ بنگکیو کیو بنگ بنگ، کیو کیو بنگ بنگ، کیو کیو بنگ بنگ