معین – وقتی نیستی

وقتی نیستی خونمون با من غریبی میکنه
دل اگه میگه صبورم خود فریبی میکنه
صدای قناری محزون و غم آلود میشه
واسه من هرچی که هست و نیست نابود میشه

♫♫♫

وقتی نیستی گل هستی خشک و بیرنگ میشه
نمیدونی چه قدر دلم برات تنگ میشه
وقتی نیستی گلهای باغچه نگاهم میکنن
با زبون بسته محکوم به گناهم میکنن
گلها میگن که با داشتن یک دنیا خاطره
چرا دیوونگی کردی و گذاشتی که بره
وقتی نیستی گل هستی خشک و بیرنگ میشه
نمیدونی چه قدر دلم برات تنگ میشه

♫♫♫

وقتی نیستی همه ی پنجره ها بسته میشن
با سکوتِ تو خونه قناریا خسته میشن
روز واسم هفته میشه ، هفته برام ماه میشه
نفسم به یاد تو یکی یکی آه میشه
وقتی نیستی گلهای باغچه نگاهم میکنن
با زبون بسته محکوم به گناهم میکنن
گلها میگن که با داشتن یک دنیا خاطره
چرا دیوونگی کردی و گذاشتی که بره
وقتی نیستی گل هستی خشک و بیرنگ میشه
نمیدونی چه قدر دلم برات تنگ میشه

♫♫♫

وقتی نیستی همه ی پنجره ها بسته میشن
با سکوتِ تو خونه قناریا خسته میشن
روز واسم هفته میشه ، هفته برام ماه میشه
نفسم به یاد تو یکی یکی آه میشه
وقتی نیستی گلهای باغچه نگاهم میکنن
با زبون بسته محکوم به گناهم میکنن
گلها میگن که با داشتن یک دنیا خاطره
چرا دیوونگی کردی و گذاشتی که بره
وقتی نیستی گل هستی خشک و بیرنگ میشه
نمیدونی چه قدر دلم برات تنگ میشه
وقتی نیستی گل هستی خشک و بیرنگ میشه
نمیدونی چه قدر دلم برات تنگ میشه
وقتی نیستی گل هستی خشک و بیرنگ میشه
نمیدونی چه قدر دلم برات تنگ میشه